به گزارش «نماینده» سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده قرارگاه فرهنگی اجتماعی بقیه الله به سوالاتی درباره حوادث 10 روز اخیر پس از اعلام تصمیم بنزینی دولت، اغتشاشات و پیام حضور مردم در حمایت از امنیت و اقتدار در اقصی نقاط کشور، پاسخ داد که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
پیام حضور مردم در چند روز اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم ما در طول این سالها ثابت کردهاند که به نظام جمهوری اسلامی، مترادف با دین خود اعتقاد دارند و حاضر نیستند کوتاهیهای مسئولین، اشکلات، ضعفها و برخی از انحرافات را به حساب اصل نظام بگذارند و دست از حمایت از آن بردارند.
در ماجرای اخیر نیز وضعیت به همین صورت بود. حضور مردم دو پیام اصلی دارد: اول حمایت از اصل نظام در برابر اغتشاشگران و محکوم کردن این رفتار ضد انقلابی و دوم اعتراض به اجرای بد طرح بنزینی و بیتوجهی به مردم در مسئله سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین.
اصل اعتراض مردم به بی توجهی مسئولین در وقت گذاشتن برای مردم بود. مردم میبینند و متوجه میشوند که مسئولین، برای مذاکره با خارجیها چقدر وقت میگذارند؛ اگر درصد کمی از این زمانی که برای گفتوگو و اقناع خارجیها و راضی کردن آنها گذاشتند و میگذارند را برای گفتوگو با مردم صرف میکردند مردم اقناع میشدند و شاید با این طرح همراهی میکردند.
ناراحتی امروز مردم به این دلیل است که چرا دولت به آنها بها نداده و برای اجرای این طرح مردم را به حساب نیاورده. این مسئله در متن شعارهای مردم تهران و بسیاری از شهرستانها برجسته بود.
تعبیرات متفاوتی از صحبتهای رهبر انقلاب پس از اجرای طرح بنزینی دولت، انجام شد؛ نظر شما در این باره چیست؟ آیا این صحبتها به این معنی است که سایر دستگاهها به وظیفه خود عمل نکنند؟
بر اساس قانون اساسی، وظیفه رهبری، ورود به موقع، درست و هدایت جامعه به سمت کار درستی است که باید انجام شود. ورود رهبر انقلاب، به موقع، حکیمانه و درست بود؛ تا جایی که بعضی از دشمنان اشاره کردند این ورود رهبر ایران باعث شد تا برنامههای ما به هم بریزد.
دشمنان برنامه مفصلی برای این روزها پیشبینی کرده بودند؛ زیرا میدانستند که قرار است تصمیماتی در خصوص قیمت بنزین گرفته شود. طبیعی است در شرایطی که کشور به آشوب کشیده شده، رهبری ورود پیدا کنند. آنچه که باعث ورود ایشان به ماجرا شد، در واقع جلوگیری از گسترش ناامنیها بود. ایشان فرمودند که نسبت به اصل طرح نظری ندارند و تصمیم سران قوا است. این نشست سران قوا برای اتخاذ تصمیم در شرایط تحریمِ دشمنان وضع شده و تصمیمات آنها قانونی است و همین جنبه قانونی این تصمیم، باعث شد تا رهبر انقلاب با آن مخالفت نکنند، که در واقع نشانگر حمایت ایشان از قانون بود.
دشمنان توطئهای را طراحی کرده بودند که طبق آن، ادامه پیدا کردنِ اغتشاشات و ناامنیها و فشار مردم منجر به استعفای رییس جمهور شود و از این طریق نظم و آرامش کشور و مردم را به هم بریزند و فشار مضاعفی به نظام وارد کنند که البته مثل همیشه موفق نبودند.
اما برخی با اشاره به سخنان رهبری در به رسمیت شناختن این طرح، مسئولیتهای خود را کنار گذاشتند.
به رسمیت شناختن این تصمیم سران قوا، به معنی این نیست که مجلس و یا هر نهاد دیگری، فعالیت خودش را متوقف کند؛ به نظرم برخی از نمایندگان از روی بیانصافی و سیاسیکاری و برخی دیگر با ملاحظهکاری، وادادگیها و بیعملی، کمکاریهای خودشان را توجیه میکنند.
این اعتراضات اقتصادی و معیشتی را ما در دو دولت داشتیم؛ یکی در دولت سازندگی و یکی هم در دولت تدبیر و امید. حضرتعالی چه ارتباطی میان سیاستهای اقتصادی این دو دولت با نارضایتیهای مردمی میبینید؟
این دولتها، نسبت به خواست و مشکلات مردم بی توجه بودند و هستند و شرایط مردمی که تحت فشار اقتصادی هستند را درک نمیکنند؛ اتخاذ تصمیمات بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی مردم، منجر به اعتراض میشود. در دی ماه سال 96 نیز وضعیت به همین صورت بود. مردم حس کردند تصمیماتی در سطح دولت در حال اتخاذ است که خواستها و مشکلات آنها در آن دیده نمیشود. این موضوع آنقدر شفاف بود که تحلیلگران اجتماعی خارجی هم به آن پی برده بودند. در آن سال هم مردم صبر کردند و نجابت به خرج دادند. بد عمل کردن مسئولان اجرایی کشور و بی توجهی به مردم، یک زمینهای را فراهم میکند که مردم اعتراض را حق خود بدانند.
مردم اعتراضاتی دارند و میخواهند صدا و سیما منعکس کننده این صدا باشد. عملکرد صدا وسیما را در ماجرای اخیر چطور ارزیابی میکنید؟
صدا و سیما بالاخره صدای بخشی از مردم را منتقل و منعکس میکند اما برخی ملاحظات و محدودیتها مانع پوشش همه آنها میشود که این مسئله حتما قابل انتقاد است. همانطور که در روزهای گذشته و در راهپیماییهای مردمی میدیدیم، مردم علاوه بر محکومیت اغتشاشگران، شعارها و دست نوشتههای اعتراضی زیادی نسبت به تصمیمات نادرست دولت داشتند اما این اعتراضات، درست منعکس نشده است که این جای نقد دارد.
به نظر میرسد کسانی که باید پاسخگوی وضع موجود، باشند تلاش میکنند تا فضا را به سمتی ببرند که از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند. آنهایی که از دولت حمایت میکردند امروز در مجلس استعفای نمایشی میدهند و یا نامه 77 نفره مینویسند؛ شما فکر میکنید چه کسانی مسبب این وضعیت معیشتی مردم هستند؟
برخورد قضایی با آشوبگران، غارتگران بیتالمال و تروریستهای مردمنما یک امر طبیعی است و در همه کشورها هم انجام میشود. اما سوال اساسی این است که چرا با مسببین و زمینه سازان چنین فضایی که با بیتدبیری و بیتوجهی به مردم، تصمیمی را بد اجرا میکنند و زمینه را برای ناامنیها ایجاد میکنند، برخورد نمیشود؟
شعار این دولت، تدبیر و امید بود؛ در انجام مسائل اجرایی، چه امیدی برای مردم باقی گذاشتهاند؟ به نظرم دستگاه قضایی در اینجا وظیفه مهمی دارد. ضمن آنکه برخوردها با فساد، اختلاس و سواستفاده به صورت قاطعانه ادامه یابد، لازم است با سوءتدبیرها، بی توجهیها و سوء مدیریتها هم برخورد قانونی شود. این مسیر متاسفانه تاکنون در جمهوری اسلامی باز نشده و باید باز شود تا مسئولین نسبت به تصمیماتی که میگیرند و یا نحوه اجرای تصمیمات، در محاکم مربوطه پاسخگو باشند.
از سوی دیگر وقتی سیاسی بازی و سیاسیکاری بر اغلب تصمیمات، اقدامات و مناسبات، غلبه پیدا میکند، ما شاهد چنین وضعیتی هستیم. امروز همه آنهایی که در مجلس تهدید به استعفا کردند و یا استعفای نمایشی دادند – که مرد این کار هم نبودند- از جریان سیاسی حامی دولت بودند. نمیشود هرجایی که نتیجه یک اقدامی خوب بود، به خود نسبت دهند و هرکجا که دولت و سیاستهایش با اعتراضات مردمی مواجه شد، با فرار رو به جلو، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند؛ باید این جریانات سیاسی، صادقانه مسئولیت حمایتها و تصمیمات سیاسی خودشان را بپذیرند؛ اما امروز عکس این را شاهد هستیم. من احساس میکنم مردم جواب این اقدامات را در انتخابات اسفند امسال خواهند داد.
مجلس ما جایگاه رفیعی داشت، اما متاسفانه این جایگاه تنزل پیدا کرده و علت اصلی آن هم، عدم شفافیت آرای نمایندگان است. حتما یکی از اقداماتی که باید دنبال شود، شفافیت در آرای نمایندگان مجلس است که باید در آینده نزدیک محقق شود انشاءالله.
نظر شما